سلامت خانواده

هر آن چیزی ک برای داشتن یک زندگی سالم نیاز خواهید داشت.

سلامت خانواده

هر آن چیزی ک برای داشتن یک زندگی سالم نیاز خواهید داشت.

این وبلاگ برای دسترسی شما ب مطالب مفید و برتر موجود در وب طراحی شده است که در یک مجموعه عرضه میشود.امید است تا تک تک خانواده ها بسلامتی در کشور عزیزمان زندگی کنند.

طبقه بندی موضوعی

فلسفه تشکیل خانواده و کارکرد های آن

سه شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۳۴ ب.ظ

محمد صابر صابری

چکیده

خانواده مهمترین واولین نهاد اجتماعی انسانی است، تمایل جنسی زن ومرد و محبت فطری که پدر ومادر نسبت به فرزندان خود دارند موجب شده خانواده به عنوان نهاد طبیعی و محترم از قدیم الایام به وجود آید، همانگونه که تشکیل اجتماع از ضرورت های طبیعت انسان و تامین سعادت او است، خانواده نیز به حکم نیاز های غریزی وفطری انسانی ایجاد شده است. غرایز وعواطف در آدمی سرچشمه یِ همه ی نوع حرکت ها و فعالیت داخلی وخارجی در حیات دنیوی و طبیعی می باشد، به طوریکه،  از انسانی فاقد غریزه وعواطف هیچ گونه فعالیت و حرکتی سر نمی زند. ازدواج نیز امورغریزی و فطری انسان محسوب می شود که ریشه در نهاد آدمی دارد، ویژگی امور فطری این است که همواره محرک انسان برای تامین نیاز های و کمبود های حیبات مادی و پرورش خود طبیعی حیوانی است. حتی در غریزه جنسی که یکی از پیامد های قهری آن بقای نسل انسانی می باشد نوعی هدفمندی وحرکت بسوی کمال دیده می شود.  خانواده که در نتیجه ازدواج زن ومرد تشکیل می شود داری اهداف و کارکرد هایی است که می توان از برطرف کردن احساس نیاز انسان به محبت خواهی، ارضای غریززه جنسی سلامت جسم و جان و مهمتر از همه، تولید و تکثیر نسل یاد کرد.


 

مقدمه

خانواده با آنکه در قوانین تعریف نشده وبرای آن شخصیت حقوقی قایل نیستند، قدیمیترین ومهمترین گروه اجتماعی است.قدیمی ترین گروه اجتماعی است چرا که یک گروه طبیعی است که از آغاز زندگی بشر وجود داشته است. مهمترین گروه اجتماعی است برای اینکه زندگی بدون آن در اجتماع متصور نیست. خانواده هسته مرکزی اجتماع است و نخستین اجتماعی است که شخص در آن گام می نهد و آداب زندگی و اصول و رسوم اجتماعی و تعاون واز خودگذشتگی را دران فرا می گیرد. خانواده کانون حفظ سنن ملی و اخلاقی و مرگز رشد عواطف و احساسات است. خانواده نه تنها مکتب آموزش تعاون و فداکاری است بلکه کانونی برای حمایت از انسان است. خانواده از زن و شوهر و کودکانی ناشی از ازدواج حمایت می کند. کسانیکه از حمایت خانواده برخوردار نیستند، بی پناهند و در معرض فساد وتباهی و بیهودگی قرار می گیرند، کودکانی که بدون خانواده بزرگ می شوند اغلب دارای کمبود های اخلاقی و عاطفیی فراوانی هستند، زن ومردی که از کانون خانواده بی بهره اند، اغلب با فساد وتیره روزی هم آغوشند.

درین پژوهش ما بدنبال برسی مبانی نظری فلسفه تشکیل خانواده وکارکرد های آن هستیم. اساسی ترین و پایه ای ترین پرسش ها درین تحقیق جایگاه واهمیت خانواده، پایه ها وپشتوانه های نظری آن است، چرا باید خانواده تشکیل داد؟ آیا میشود بدون خانواده زندگی اجتماعی را ممکن دانست؟ ضرورت تشکیل خانواده چیست؟ وپرسش های دیگر که تلاش می شود تا حد ممکن درین پژوهش مختصر به پاسخ آن ها پرداخته شود.

 

مفهوم شناسی

معنای لغوی خانواده:خانواده در لغت نامه فارسی معین، به معنای خاندان، اهل خانه، اهل بیت و دودمان وتبار آمده است.( محمد معین،1387، ص446) همچنین در مفردات آمده است: ترجمه: خانواده یِ مرد،  به کسانی گویند که مرد با آنها نیرومند می شود.

 معنای اصطلاحی خانوداه: « هرچند خانواده در قانون مدنی ایران تعریف نشده است، اما در ترمینولوژی حقوق، تالیف دکتر محمد جعفرجعفری لنگرودی خانواده را اینگونه تعریف شده است: «یک واحد حقوقی است که لا اقل از یک زن و یک مرد که میان آنها رابطه ی زوجیت وجود پیدا کرده ناشی می شود، ولی وجود زن و مرد، اگرچه که در ابتدا شرط حدوث آن است ولی شرط بقای آن نیست، مانند خانواده ی که از یک مادر و یک فرزند تشکیل می شود و پدر خانواده مرده باشد، به هر صورت دونفر شرط تحقق آن است»  خانواده یکی از هسته های مرکزی جامعه است که به اساس ازدواج وخویشاوندی قرار گرفته است از قبیل روابط میان زن وشوهر، خواهر وبرادر، والدین وفرزندان و مانند اینها، زندگی خانواده است که هم با جریان های مادی وروحی مشخص می شود، اولی شامل روابط حیاتی ومعاشی است و دومی شامل روابط قانونی واخلاقی. خانواده مقوله ای تاریخی است، حیات وشکل های خانواده به وسییله وضع سیاسی واقتصادی جامعه و طبیعت روابط اجتماعی به طور کلی معین می شود. در زمانهای گذشته روابط جنسی ماهیت اتفاقی داشت و خانواده ای در کار نبود، با تکامل اجتماعی بر مبنای تقسیم کار بر حسب جنس خانواده به وجود آمد .

با آنکه خانواده در قانون ایران تعریف نشده است ولی با توجه به مقررات مختلف می توان برای آن یک معنی عام ( کسترده) و یم معنی خاص ( محدود) قایل شد.

«خانواده به معنی عام، یا خانواده گسترده، عبارت از گروهی است مرکب از شخص و خویشان نسبی و همسر او، گروهی که از همدیگر ارث می برند، مواد 862 و1023 قانون مدنی که طبقه اقربا نسبی را بیان می می کند، ناظر به اعضای خانواده به این معنی است. ضابطه این خانواده همان ارث بردن از یکدیگر است. گاهی خانواده به معنی کسترده تری بکار برده و کلیه خویشان سببی را هم داخل در آن دانسته اند.

اقربای سببی، چنانکه ضمن سخن از قاربت خواهیم گفت، کسانی هستند که از طریق نکاه با شخص رابطه خویشاوندی پیدا می کنند. بدین سان خویشاوندان نسبی هریک از زن و شوهر خویشان سببی دیگری به حساب می ایند. لیکن به دشواری می توان خانواده به این معنا را، یک نهاد حقوقی تلقی کرد، زیرا هیچ ضابطه و رابطه حقوقی که کلیه خویشان نسبی و سببی شخص را بهم پیوند دهد واز آنان گروه واحدی بسازد وجود ندارد، به هر حال خانواده به معنی گسترده در قدیم اهمیت بیشتری داشته و لی در عصر جدید اهمیت خود را تا حدی زیادی از دست داده، از این رو آنچه امروز بیشتر مورد عنایت قانونگذار واقع می شود خانواده به معنی خاص است.

خانواده به معنی خاص یا خانواده مرکزی عبارت از زن و شهر و فرزندان تحت سرپرستی آن هاست که معولاً با هم زندگی می کنند و ظاهراً تحت ریاست و مدیریت شوهر وپدر هستند. خانواده بدین معنی است که مخصوصاً مورد حمایت اعلامیه جهانی حقوق بشر و قوانین جدید واقع شده است. بند 3 ماده 16 اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 1948 در این زمینه روشنگر است». سید حسین صفایی، 1392، ص 13_14)

فلسفه:صرف نظر از معانی لغوی فلسفه، دو کاربرد عمده برای این واژه می توان بر شمرد:

الف: استعمال به صورت مفرد و غیر مضاف.

ب: استعمال به صورت مرکب و مضاف.

معنای شایع ورایجی که امروزه ما ازین واژه در کاربرد اول می فهمیم عبارت از: « علمی است که از حقیقت وجود و یا معرفت بحث می کند»

در مورد معنای فلسفه در کاربرد دوم یعنی مضاف دو رویکرد وجود دارد:

الف: فلسفه همان معنای مفرد را دارد.

ب: فلسفه مشترک لفظی است و غیر آن معنای مفرد را دارد.

در دیدگاه اول، فلسفه مضاف باید از مرحله یِ کزارش کمی قدم را فراتر گذاشت و علاوه از بحث چگونه بودن، به چگونه باید باشد نیز باید پرداخت.

اما به اساس دیدگاه دوم ، در فلسفه باید بحث تاریخی نمود و از توصیه و نظریه پردازی باید اجتناب نمود . درین پژوهش مختصر رویکرد احراز شده، آمیخته ی ازین دو نظریه را پذیرفته، در کنار گزارش، در برخی موارد به اظهار نظر نیز پرداخته شده است.

بکار بردن واژه فلسفه در این تحقیق هم به معنای دوم، همانطوری که در فقه بکابرده می شود، مانند فلسفه فقه وهمانوریکه در علم بکار برده میشود مانند فلسفه علم، منظور ما هم از فلسفه ی تشکیل خانواده چیستی خانواده وچرایی آن و نظریه هایی که  ضرورت تشکیل خانواده را را ایجاب می نماید، است

تمایلات فطری وغریزی

انسانها زمانی که از مادر متولد می شوند تمایلات نا آگاهانه و نیمه آگاهانه ی دارند. کار های طفل،  به اساس این تمایلات انجام میشود و جنبه انتخابی ندارد. این خواسته ها به تدریج با رشد کودک توسعه وتنوع بیشتر پیدا می کند ولی برخلاف تنوع ظاهر، این امیال رو به یک هدف دارند و آن حفظ حیات است. کودک از همان لحظات اول به صورت نا آموخته  و نا آگاهانه شیر مادر را جستجو می کند و به طرف غذا  رو، می آورد و یا خود را از خطرها دور نگه میدارد. این قبیل فعالیت ها در حیوانات هم وجود دارد. این اعمال نا آموخته به غرایز تعبیر می شود که در حقیقت محدوده ی مشترک بین حیوان وانسان است.

"به عبارت دیگر غریزه رفتاری است پیچیده، ارثی، ناآموختنی که در همه اعضای یک نوع جاندار به طور یکسان دیده می شود" (علی اکبر سیف، 1376، ص 339)

انسان داری دو گونه عالم است، یکی عالم ظاهری و دیگری عالم روحانی.  دسته ای از عملکرد های انسان به اساس بعد ظاهری است و با نیاز جسمانی و مادی ارتباط دارد و دسته ای از عملکرد های انسان با سود وزیان مادی قابل تو جیه نیست مانند حقیقت جویی، عشق به کمال، گذشت، ایثار، نیکی و امثال آن.

آن دسته از عملکرد های انسان که با خواسته های مادی و جسمانی ارتباط دارد، غریزه نامیده می شود که میان انسان وحیوان مشترک است و آن دسته از عملکرد های انسان که مروبوط به عالم روحانی است فطرت نامیده می شود، این گرایش های عالی مخصوص انسان است. این تمایلت عالی در آغاز تولد برخلاف امیال غریزی حالت بالقوه دارند و باید به تدریج و با رشد آگاهی های انسان به صورت بذر های که در زمین وجود انسان پاشیده شده است با تربیت صحیح شکوفا شده و صفات عالی وانسانی را ثمر می دهند.

اسلام به پرورش فطرت و تامین نیاز های غریزی توجه کامل دارد وهیچ یک از خواسته های فطری یای غریزی را سرکوب نمی کند، بلکه ز مینه ی بوجود می آورد تا همه آ نها به گونه متعادل و هماهنگ برآورده شود و از هر گونه افراط و تفریط جلوگیری شود .

ارضای بی رویه یک میل را به روی ارضای امیال دیگر می بندد و توجه بیش از اندازه به یک جهت، فطرت انسان را از شکوفایی در جهات دیگر باز میدارد.

ازداج وت تشکیل خانواده نیز جزء، امور فطری و غریزی وجود انسان به شمار می رود که در فصل های بعدی توضیحات بیشری پیرامون آن داده خواهد شد.

غریزه و عواطف در آدمی سرچشمه همه نوع حرکت و فعالیت داخلی و خارجی در حیات دنیوی و طبعی میباشد، به طوریکه اگر انسان تنها دارای عقل و ادراک و یا منبع ای از علم و حکمت بوده و فاقد غرایز و عواطف ، هیچ گونه حرکت و فعالیتی از او سر نمی زند. از آنجاییکه که فعالیت های غریزی در انسان غیری ارادی بوده و پس از وصول به مقصد مدتی متوقف می شود و برخی از غرایز نیز غالباً تحت تأثیز حالات عاطفی و انفعالات فعال می شوند، می توان گفت نقش عواطف در حرکات و سکنات انسان همانند غرایز است.

ویژگی غرایز و فطرت ها این است که همواره محرک انسان برای تأمین نیاز ها و کمبود های حیات مادی است و پرورش خود طبیعی و حیوانی است، حتی در غریزه جنسی که نتیجه فعالیت بقای نوع انسانی می باشد، قصه اولیه آدمی از تامین آن ارضای شهوانی است بدین صورت فعالیت همواره جنبه خودخواهانه وخود محورانه  دارد، البته گاهی حلات غریزی و عاطفی بهم آمیخته می شود به طور تشخیص مرز آن دو بسیار مشکل است وغریزه مانند غریزه جنسی عواطف را به فعالیت وا میدارد .

غریزه به مجرد آن که به مقصود نایل شود حد اقل در مدتی کوتاهی فعالت آن متوقف می شود وحتی گاهی می توان با ریاضت های سخت وتر ک تمنیات جسمانی به مدت طولانی فعالیت برخی غرایز را متوقف ساخت آن گونه که در مرتادان وبرخی صوفیه وعرفا واولیای حق دیه شده است.( رکاوندی، انتشارات شفق، 1370، ص 20 تا 22 )

ازدواج، فطرت، غریزه

بی تردید یکی از نیرو مند ترین غرایز، نیروی جنسی وتظاهرات حیاتی آن است. این نیرو که از ابتدای تولد به صورت نهفته در وجود آدمی به ودیعه نهاده شده است، تازمان ظهور جوانه های بلوغ همچنان دوران آرام وبی تحرکی را پشت سر می گذارد، اما به محض شروع دوران نوجوانی آرام آرام دوران زمان بیداری وشگفتگی آن فرا می رسد، ورفته رفته تمام وجود، نوجوان را در بر می گیرد وزیر تأثیر سنگین وشدید خود قرار میدهد به گونه ای که نوجوان خود را در چنگال قوی این غریزه تقریباً بی دفا وناتوان دیده و آنرا خارج از اراده واقتدار شخصی احساس می کند و به همخین دلیل ظهور وبروز این غریزه خواه وناخواه مشکلات را ایجاد می کند.

غریزه جنسی مانند تشنگی وکرسنگی و سایر نیازه ا در جهت تأمین و ارضا، وجود آدمی را به فعلیت وامیدارد و او را، بر می انگیزد تا به حصول نتیجه برساند. که این همان گرایش نوجوانی به سوی جنس مخالف است و البته  به غیر از پیمان عقد و ازدواج صورت پذیرد عمل ناشایست محسوب می شود. درین زمینه گرچه غرایز به نحوی ارضا می شوند، اما با این عمل، اخلاق و اسلام به شدت آسیب می بیند ودر جامعه که این اعمال توسعه یابد ارکان اصلی اجتماع همچون خانواده و روابط حقوقی  و قانونی آن متلاشی می شود.( محمد رضا شرفی، 1372، ص183)

ازدواج و زناشویی به معنی غریزی آن امری است میان همه جاندارن وجود ورواج دارد و بین انسان وحیوان امر قابل ملاحظه ورویت است.( علی قائمی، 1368،ص 44)

راز آفرینش زن ومرد وسر گرایش این دو به هم و انگیزه تأسیس خانواده وتربیت انسان کامل همانا گرایش جنسی است.( جوادی عاملی، 1371، ص 37)

مسایل غریزه جنسی از مسایل منفور وکره حیات نبوده و وجود آن امر زشت و نا پسند نیست. اسلام وجود آن را مایه یِ رشد و کمال ودوام وبقای نسل انسان میداند و پیروان خود را به ازدواج دعوت می نماید. ازدواج اسلامی تعقیب کننده مقاصد عظیم و مهمی است؛ بخشی از آن مقاصد عبارت اند از: پاسخ به ندای فطرت، صیانت نفس از خطرات گوناگون آرامش و سکون و وصول به زمینه محبت، تکمیل و تکامل وتعاون وهمدلی و تولید نسل. خانواده نشانی از مشارکت و یا کششی است که از طریق کیفیات فزیکی انسان که در یک قالب فرهنگی شکل گرفته پدیدار می شود مختصات عضوی انسان حدودی برای فرهنگ و خانواده ایجادت می کند.

 از گرایش های فطری در انسان گرایش به تشکیل خانواده است. زندگی خانوادگی بشر صد در صد طبیعی است نه قراردادی یعنی در آفرینش انسان تدابیری بکار رفته است که طبیعتاً یه سوی تشکیل کانون خانودگی و داشتن فرزندان گرایش دارد. شواهد تاریخی نشان میدهد که انسان ر تمام دوره های تاریخی بوده وزن ومزد به صورت جدا از هم زندگی نمی کرده اند.( ویل دورانت، جلد اول، ص 57) پس فطرت بشری مایل به زناشویی است و با گرایش های دیگری که انسان را به محبتِ به اولاد و پذیرفنتن حکم طبیعت واردار می سازند، لزوم تشکیل خانواده را ضروری می سازند.

خانواده از دیدگاه روانشناسی

معروف ترین طبقه بندی نیاز ها در انسان از آن مازلو است که نیاز های انسان را به پنج طبقه تقسیم کرده است.

طبقه اول: نیاز های فیزیولوژیکی از قبیل نیاز به آب و غذا وهوا و ازدواج وغیره.

طبقه دوم: نیاز های مربوط به ایمنی از قبیل نیاز به احساس امنیت، عدم نگرانی خاطر داشتن محیط امن.

طبقه سوم: نیاز های مربوط به عشق و محبت از قبیل نیاز به داشتن روابط محبت آمیز با دیگران.

طبقه چهارم نیاز های مربوط به عزت نفس از قبیل نیاز به کسب احاس اعتماد و مورد پذیرش و تأئید قرار گرفتن.

طبقه پنجم نیاز های مربوط به خود شکوفایی از قبیل نیاز به شناسایی و تحقق استعداد ها.

بنابرین طبقه بندی نیاز های رد پایین باید حداقل تا حدودی ارضا شوند، تا فرد بتواند فرصت ارضای نیاز های رد بالاتر را بیابد. این ها ی آشکار ترین نیاز های فیزیولوژیکی هستند، مثلأ انسان که کرسنه است از عهده هیچ کاری بر نمی آید، مگر اینکه ابتدا مشکل گرسنه گی خود را حل کند. (علی اکبر سیف، 1376، ص 341)

برسی ها روانشناسی نشان میدهد که انسان از لحاظ فیزیولوژیکی و تأمین نیاز های طبقه اول خود باید ازدواج نماید وتشکیل خانواده دهد، این امر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

بهداشت روانی مستلزم دانستن و ارزش دادن به احتیاجات اولیه افراد بشر است. بعضی ازین احتیاجات جسمانی است مانند احتیاج به غذا و آب و استراحت و ازدواج، وگروهی از آنها روانی است. بشر دایماً زیر تأثیر این نیاز هاست و به نسبت محرومیت وارضای آنها رفتار می کند، بنابرین زندگی او در هیچ وقت در حال سکون مطلق نیست بلکه دایماً در کشمکش و تلاش برای بدست آوردن نیاز های خود می باشد.( سعید شاملو، 1376، ص34)

پس میل به ازدواج در نهاد آدمی وجود دارد و انسان برای رسیدن به بهداشت روانی این میل خود را در جهت صحیح هدایت نموده ازدواج نماید، پس از ازدواج و تشکیل خانواده نقش روانشناسی برسی موفقیت درین مرحله می باشد و حیطه آن تا این مرحله نیز ادامه دارد وعواملی را باعث موفقیت زندگی زناشویی می باشد نیز مرد برسی قرار میدهد.

خانواده از نظر جامعه شناسی

انسان موجود اجتماعی است و در وجود خود نیاز به زندگی گروهی را احساس می کند، یکی از ابعاد وجودانسان بعد اجتماعی اوست مجموعه ی از افراد انسانی که با نظامات و سنت های، آداب وقانون های خاص با یکدیگر پیوند خورده و زندگی اجتماعی دارند جامعه را تشکیل می دهند.

خانواده به دلیل اهمیت آن در مرکز توجه تحقیقات جامعه شناسی قرار دارد. مطالعاتی که درین رشته نسبت به تاریخ تحول خانواده و قواعد این حرکت دایمی انجام می شود، راهنمایی ارزنده ای در تنظیم حقوق خانواده و تعین موقیعیت زن وشوهر وفرزندان در آن است،بی گمان نتیجه تحقیق در جامعه شناسی را اخلاق خانواده تعدیل وتلطیف می کند. از نظر جامعه شناسی خانواده گروهی از اشخاص است که در نتیجه آمیزش جنسی و تولد واشتراک در نسل باهم پیوند و ارتباط دارند واخلاق وحقوق این کانون را رهبری می نمایند.( همان منبع، ص 13)

 در جامعه شناسی هنوز به این پرسش پاسخ قطعی داده نشده است که خانواده به عنوان سلول وهسته مرکزی باعث تشکیل اجتماع شده وجامعه است که خانواده را از شکل نخستین و شکننده آن به صورت کنونی آورده است؟

ولی پاسخ هرچه باشد باید پذیرفت که تکامل وتحول خانواده و اجتماع  همراه وهمگام بوده است. لیاقت و شایستگی انسان برای حیات اجتماعی به هنگام معلوم می گردد که درگیر مسایل ومشکلات زندگی گردیده و یا بخواهد با فرد نا آشنایی شالوده زندگی مشترک را بریزد. (حبیب الله طاهری، 1370، ص114)

فواید و کارکرد های تشکیل خانواده

الف_ تکامل روحی

میل به ازدواج در بین انسان حاکی از این است انسان تا زمانیکه تنها و بدون همسر است کامل نیست.

زندگی در حریم زناشویی بواسته چالش ها، مشکلات، مراودات ارتباطات خانادگی واجتماعی، تلاش تفکر وتوکل برای حل آنها، سبب تقویت جنبه های مختلف روح آدمی می شود.

وارد شدن به دنیای تأهل  انتظارات فردی واجتماعی خاصی برای انسان مسئول و متعهد متبلور می سازد، آدمی پیوسته در مرز بودن وشدن و در حال نوسان است ولی جاذبه های سنگین ماندن و بودن، بسی نیرو مند تر از کشش به سوی تعالی نیست ومنظور از شدن درینجا، تحول وشگفتی است که قرانکریم به عبارت شیوایی به اشاره نموده است: ولله ملک السموات والارض ولی الله المصیر.(سوره نور، آیه 42)

استعداد های آدمی برای بروز وتکامل نیاز به محیط امن وآرام دارند، ازدواج وتشکیل خانواده به آسانی این محیط آرام را برای ذوجین فراهم می کند، رشد وتکامل در پرتو ازدواج نه تنها موجب سعادت فردی است بلکه عاملی برای سعادت جامعه می باشد، وصول به رفای اجتماعی و رشد مدنیت، بدون ازدواج مشکل است، یکی از دانشمندان غربی در اهمیت ازدواج گفته است : هر قدر عده یِ متأهلین در جامعه افزایش یابد، جنایت کمتر خواهد شد. ( قربانعلی میرزایی ، ص 65)

ب_ محبت خواهی و آرامش روحی

احساس نیاز به محبت، همراهی و همدردی از جمله مسایل فطری انسان است، نخستین مجرا ومرجعی که به طور عمیق و ریشه دار جوابگویی نیاز های مذکور ایست، کانون خانواده و ازدواج می باشد، آدمی در مراحل مختلف زندگی و در کشاکش وبحران های آن نیاز به همدل وهمراه دارد که به او آرامش وامنیت خاطر ببخشد آنگاه که ادمی خود را گرفتار مشکلات عظیم می بیند، امید وانتظار به ارتباط کلامی با کسی که اور ا دوست داشته باشد و یار ویاور او باشد مایه یِ تسلی خاطر است، جنبه درونی این آرامش در ایمان تجلی می یابد و جنبه بیرونی آن در تشکیل خانواده، وامنیت جانی، ناموسی، فکری، وشغلی. بنابری تشکیل خانواده پاسخ به یکی از عالی ترین نیاز های فطری بشر، یعنی آرامش روان و محبت خواهی است

ج_ سلامت جسمی

امروز بسیاری از روانکاوان و پزشکان، بیماری های زیادی را معلول ترک ازدواج می دانند، انرژی روانی انسان در صورتی مفید وبرای انسان رهنما است که به طور طبعی ومتعادل بین اجزا وعناصر متعدد شخصیت تقسیم شود، با توجه به این واقعیت که گفته می شود اکثریت بیماری های جسمانی  منشای روانی دارند. اختلال در روان اختلال جسمی را بدنبال خواهد داشت. به تجربه ثابت شده بیشتر افرادی که ازدواج نکرده اند.، انسان های کینه توز، تندخو، خشن، ضعیف در روابط اجتماعی، حسود، تنبل، انزواطلب وتعصب آمیز وزود رنج هستند، برخی از موارد یادشده از علایم ونشانه های اختلالات شخصیتی می باشد. پیامبر بزرگوار اسلام (ص) فرمودند: شرار امتی عذابها_ جوان بی همسر بدترین افراد امت من هستند، چه حکمت هایی دارد.

روانکاوان از علل مهم جنایات در افراد را محرومیت از اعمال جنسی میدانند، چنانکه ویل دورانت در کتاب لذات فلسفه آورده است، اگر راهی پیدا شود ازدواج در سالهای طبیعی انجام گیرد، فحشاء وبیماری های خطرناک به مراتب تقلیل می یابد.( تقی زاده، 1375، ص 7) ازدواج سبب حفظ عفت و دوری از آلودگی ها می شود، با حفظ عفت آدمی برای ارضای غریزه ناچار نمی شود عزت نفس، شخصیت ومناعت طبع خود را دستخوش ذلت کند و با انحراف جنسی امنیت خود را به خطر اندازد.

د_ روحیه یی مسئولیت پذیری

خانواده نخستین اجتماعی است که بشر در آن پامی نهد و در آنجاست که مفهوم تعاون واز خود گذشتگی را فرا می گیرد وبرای شرکت در اجتماعات بزرگتر آماده می شود، نه تنها خانواده مکتب شایسته یِ برای اجتماعی کردن انسان است، وسیله یِ بسیار موثری برای حمایت از او نیز هست، زیرا اگر پدر به حمایت وسر پرستی از فرزندان خود پایبند نباشد و آنان را در دل اجتماع بی پناه گذارد معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار آنها است و تا چه اندازه می توان به آموزش وپرورش سالم چنین کودکانی امیدوار بود؟؟

این همبستگی اخلاقی و حقوقی سبب می شود تا در روابط زن ومرد تنها تمایل جنسی حکمفرما نباسد، وظیفه ومسئولیت، جای هوس را نگیرد و زن ومرد، عشق را با اخلاق بیامیزند، کودکان ایشان محیط مساعدی برای رشد جسمی و معنوی خود بیابند و از این یگانگی وشرکت، کانون مقدس برای تامین نیاز های افراد خانواده ودر نتیجه پیشرفت اجتماع بوجود می آید.

ه_ تولید نسل و تکثیر نسل

انسان به دلیل حُبّ دات، فطرتاً دوست دارد مانند خود را بوجود بیاورد و داشتن فرزند سبب ادامه نسل او خواهد شد، انسان عاقل وسالم، با وجود تحمل سختی ورنج مبادرت به امر ازدواج و بچه دار شدن می نماید و میداند که رشد وتکامل شخصیت او مدیون تلاش و مجاهدت مستمر او در صحنه زندگی خواهد بود، این خواست فطری اانسان موجب حفظ و بقای جامعه انسانی به شکل پاک و سالم می شود. البته با ارضای غریزه جنسی به صورت ازاد هم تکثیر نسل امکان دارد اما در فرهنگ اسلامی ما توصیه به تکثیر و تولید نسل به اساس قواعد وِیژه ای شده است تا پرورش چنین نسلی به عهده والدین بوده و اصل ونصّب انسانها معلوم و مشخص باشد، زن و شوهر بهترین مربیان برای تربیت فرزندان می باشند، زیرا تاثیرپذیری کودکان از پدر و مادر بیش از دیگران است.

قرانکریم در آیه یِ از ازدواج به کشت و برداشت تعبیر کرده و گفته است: نساوکم حرث لکم فاتوا حرثکم أنی شئتم ( زنان شما کشتزار شما هستند پس از هرجا (وهرگونه) که خواهید به کشتزار خود درایید)

سید قطب صاحب تفسیر (فی الظلال القران) در تفسیر آیه یِ فوق میگوید: آیات قرانی رابطه یِ ذوجیت را با تعابیری گوناگون در آیات عدیده بیان داشته است، گاه با تعبیر لباس، گاهی با سکونت و مودت وگاه تعبیر حرث را بکار گرفته است.

تعبر حرث نشان دهنده یِ جانبی از علاقه یِ ذوجیتاست، یعنی تولید مثل و تکثیر نسل، و از این جا به ژرف نگری اسلام پی می بریم که انسان را با همه میل ها ونیازمندی ها پذیرفته است وصرفا به بیان بخشی از نیاز های اواکتفا نکرده است.( سید قطب، جلد1، ص 353)

احادیثی نیز این مضمون را تأیید می کند رسول خدا (ص) در حدیث فرموده اند : تناکحوا تکثروا فانی اباهی بکم الامم ( ازدواج کنید تا زیاد شوید من به واسطه شما بر امت های دیگر مباهات می کنم).

نتیجه گیری

ازدواج و زناشویی به معنی غریزی آن امری است میان همه جاندارن وجود ورواج دارد و بین انسان وحیوان امر قابل ملاحظه ورویت است. راز آفرینش زن ومرد وسر گرایش این دو به هم و انگیزه تأسیس خانواده وتربیت انسان کامل همانا گرایش جنسی است. مسایل غریزه جنسی از مسایل منفور وکره حیات نبوده و وجود آن امر زشت و نا پسند نیست. اسلام وجود آن را مایه یِ رشد و کمال ودوام وبقای نسل انسان میداند و پیروان خود را به ازدواج دعوت می نماید. ازدواج اسلامی تعقیب کننده مقاصد عظیم و مهمی است؛ بخشی از آن مقاصد عبارت اند از: پاسخ به ندای فطرت، صیانت نفس از خطرات گوناگون آرامش و سکون و وصول به زمینه محبت، تکمیل و تکامل وتعاون وهمدلی و تولید نسل.

 از گرایش های فطری در انسان گرایش به تشکیل خانواده است. زندگی خانوادگی بشر صد در صد طبیعی است نه قراردادی یعنی در آفرینش انسان تدابیری بکار رفته است که طبیعتاً بهسوی تشکیل کانون خانودگی و داشتن فرزندان گرایش دارد. شواهد تاریخی نشان میدهد که انسان ر تمام دوره های تاریخی بوده وزن ومزد به صورت جدا از هم زندگی نمی کرده اند. پس فطرت بشری مایل به زناشویی است و با گرایش های دیگری که انسان را به محبتِ به اولاد و پذیرفنتن حکم طبیعت واردار می سازند، لزوم تشکیل خانواده را ضروری می سازند.

بهداشت روانی مستلزم دانستن و ارزش دادن به احتیاجات اولیه افراد بشر است. بعضی ازین احتیاجات جسمانی است مانند احتیاج به غذا و آب و استراحت و ازدواج، وگروهی از آنها روانی است. بشر دایماً زیر تأثیر این نیاز هاست و به نسبت محرومیت وارضای آنها رفتار می کند. پس میل به ازدواج در نهاد آدمی وجود دارد و انسان برای رسیدن به بهداشت روانی این میل خود را در جهت صحیح هدایت نموده ازدواج نماید.


 

منابع:

1_ آصفی، دکتر آصفه،  زندگی در خانواده، انجمن اولیا ومربیان، بی تا.

2_  سیف، دکتر علی اکبر، روانشناسی پرورشی، انتشارات آگاه، 1376

3_ هاشمی رکاوندی، سید مجتبی، مقدمه ای بر روان شناسی زن، انتشارات شفق، 1370،

4_ شرفی، محمد رضا، دنیای نوان، انتشارات تربیت، 1372،

5_ قائمی، دکتر علی، نظام حیات خانواده در اسلام، ، انجمن اولیا و مربان، 1368

6_ عاملی، جوادی، زن در آئینه جلال وجمال، مرکز نشر فرهنگی رجا چاپ، 1371

7_ دورانت، ویل، تاریخ تمدن، جلد اول، 

9_ شاملو، دکتر سعید، بهداشت روانی، انتشارات رشد، چاپ دوازدهم، 1376

10_ طاهری، حبیب الله، سیری در مسایل خانواده، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1370

11_ میرزایی، میرزایی، ضرورت ازدواج،

12_ تقی زاده، وصال مهرورزان،

13_ قطب، سید، فی ظلال القران، جلد1، صفحه 353

14_ شرفی، محمد رضا، دنیای جوان، انتشارات تربیت 1372)

15_ صفایی، دکتر سید حسین، مختصر حقوق خانواده، انتشارات بنیاد حقوقی میزان، 1392

16_ معین، دکترمحمد، فرهنگ فارسی معین، انتشارات فرهنگ نما، 1387

17_ جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، انتشارات کنج دانش، 1392

18_ قران کریم.

  • Mohamad Maleki

نظرات  (۱)

  • تبدیل عکس به نقاشی
  • تبدیل عکس به نقاشی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی